حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۶۰

۱

گذشت بر سرم از دست دل قیامت‌ها

کشیدم از کس و ناکس بسی ملامت‌ها

۲

علم شدم به علامات عشق در عالم

بلی به روز قیامت بود علامت‌ها

۳

غلام عشقم و الحمدلله از سر صدق

بر آستان وفا کرده‌ام اقامت‌ها

۴

محبت است و ارادت نه جبر و نه تکلیف

ز دل به رغبت خاطر کشم غرامت‌ها

۵

مرا به زهد و صلاح و وَرَع مکن دعوت

بلای عشق به است از چنین سلامت‌ها

۶

همین نه بس که نبایست خوردنم باری

ز عمر رفته چو افسردگان ندامت‌ها

۷

نزاریا ز زمان گذشته بیش ملاف

بر اولیا نتوان بست از این کرامت‌ها

۸

به صور عشق فرودم دمی چو زنده‌دلان

که در زمانه برانگیختی قیامت‌ها

تصاویر و صوت

نظرات