
حکیم نزاری
شمارهٔ ۶۱۶
۱
به آواز تو خرسندم که باری بشنوم دیگر
چنان بیداریی خواهم که بیتو نغنوم دیگر
۲
چنان مستغرقم در تو که خود را وا نمییابم
به رأیِ خویشتن هرگز چو خود بین نگروم دیگر
۳
جهان را آزمودم عاریت جاییست میدانم
کهام روز آمدم اینجا و فردا میروم دیگر
۴
شنیدم تا که آدم را به گندم مبتلا کردند
نباشد منّتِ دنیا و عقبا یک جو ام دیگر
۵
دلم از عشق و جان از عشق و نفس از عشق دیگر چه
همه عشق است پس بیعشق زنده کی بوَم دیگر
۶
معاذ الله معاذ الله معاذ الله معاذ الله
که من هرگز به حالاتِ دنی دیگر شوم دیگر
۷
بر آنم کز نزاری در قبول توبه از باده
نصیحت نشنوم دیگر نصیحت نشنوم دیگر
تصاویر و صوت

نظرات