
حکیم نزاری
شمارهٔ ۶۲
۱
جام پر جان کن بیاور ساقیا
بین که می گردد سرم چون آسیا
۲
طبع را اکسیر می پر می کنم
می کنم حاصل از او این کیمیا
۳
هم بدین اکسیر حاصل می شود
کیمیای معنوی از اسخیا
۴
شرب من ام الخبائث کی بود
من به پاکی می خورم با ازکیا
۵
راستی را هم حرام و هم پلید
هست و شد بر بی ثبات و بی حیا
۶
بنگ را قومی به جای می خورند
ظلمت شب را چه نسبت به ضیا
۷
آری آری هست آنجا نکته یی
بیخ حیوانات باشد در گیا
۸
سود کی باشد کشیدن در بصر
خاک کر در همچو گرد توتیا
۹
گر کسی را ناخوش آید باک نیست
راست می گوید نزاری بی ریا
۱۰
منکران از جهل نشناسند باز
اطلس و نخ از حریر و بوریا
تصاویر و صوت

نظرات