حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۶۵۳

۱

خوش وقت صبوحیان شب‌خیز

بر دست گرفته آتش تیز

۲

آتش نه که آب زندگانی

آبی است ولیکن آتش انگیز

۳

تلخی و هزار جان شیرین

جانی و هزار ملک پرویز

۴

ای دوست بیا به‌رغم دشمن

گر خون من است در قدح ریز

۵

تا می به معاد خود رسد باز

با خون دل منش برآمیز

۶

ناگه گیرد اجل گریبان

از دامن دوستان درآویز

۷

پرهیز مکن ز می بیاموز

عیش و طرب و ز خود بپرهیز

۸

جان است به جانی آرزومند

دریاب نزاریا و مستیز

۹

بنشین پس کار خویش بنشین

برخیز ز هرچه هست برخیز

تصاویر و صوت

نظرات