
حکیم نزاری
شمارهٔ ۶۵۵
۱
خون رز بر خاک میریزی مریز
میکنی در خون خود با ما ستیز
۲
یار باشی به گرانجانی مکن
بیش ازین منشین سبکتر باش خیز
۳
حاضرِ فرزندِ وقتِ خویش باش
گر نداری طاقت ای بابا گریز
۴
بر بساط بزم مستان الست
چون نزاری پاک باز و خصل ریز
۵
تو چه دانی چون کند از هم جدا
هالک و ناجی به روز رستخیز
۶
تا ز خاک تیره چون خیزد ز حشر
استخوان پوده پوده ریز ریز
۷
قارنِ میدانِ مردِ عشق باش
نه چو قارون بر سر هم نه جهیز
تصاویر و صوت

نظرات