
حکیم نزاری
شمارهٔ ۶۶
۱
غذا چون کنم دردی از آفتاب
موافق تر الحق می از آفتاب
۲
بیا ساقیا ساغری ده به من
که عکسش بریزد خوی از آفتاب
۳
سر خشک مغز پر آشوب من
به می گرم کن تا کی از آفتاب
۴
خیالم ز ماه قدح لمحه یی
جدا نیست همچون فی از آفتاب
۵
نه در جام کی می نمودی جهان
چه کم بود جام کی از آفتاب
۶
ز جام صبوحی گریزان مباش
چو خفاش در هر پی از آفتاب
۷
به می کن دوای نزاری مساز
چو حربا دواءالکی از آفتاب
تصاویر و صوت

نظرات