حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۶۶۷

۱

دریغ صحبت یاران و دوستان انیس

دریغ عمر گرامی و روزگار نفیس

۲

مدارِ دور به هم برزد استقامتِ من

ز گفته‌های شنیع و ز کرده‌های خسیس

۳

مگر شنیده نبودم که در بهشت برین

به مکر و شعبده با بوالبشر چه کرد ابلیس

۴

هوای هاویه بر من مگر مسلّط شد

که شد مدبّر عقلم مسخّر تلبیس

۵

زمانه داشت مجنّس حساب ما یک‌چند

کنون به تفرقه خطّی نهاد بر تجنیس

۶

امید نیست که باز آورد به هیچ سبیل

بریدِ باد نسیمی ز روضهٔ بلقیس

۷

به بی معامله سودا چه می‌پزند کسان

که نیست نقد وفایی زمانه را در کیس

۸

تراب و رمل به سر بر چه سود اگر ریزم

چو در مقامه ی هفتم دوباره شد اِنکیس

۹

چو احتراق زحل جان من بسوخت چه سود

ز استقامت تیر و سعادت برجیس

۱۰

تراب بر سرِ من گر سرم فرود آید

به هندویی که بر افلاک و انجم است رئیس

۱۱

نزاریا که نگویم دگر ز انجم و چرخ

خطی چنین به گواهی انجمن بنویس

تصاویر و صوت

نظرات