
حکیم نزاری
شمارهٔ ۶۶۸
۱
یک امشبی که درافتادهای بیا خوش باش
به رای خویش مرو هم به روی ما خوش باش
۲
به بینوایی ما امشبی قناعت کن
چو هیچ ساز دگر نیست با نوا خوش باش
۳
اگرچه لایق قدر تو صدر سلطان است
دمی به کلبهٔ احزان این گدا خوش باش
۴
مترس اگرچه رقیبان تندخو داری
به نسیه غم نتوان خورد حالیا خوش باش
۵
برای دوست ز دشمن جفا تحمّل کن
ز دوست وا نتوان گشت بر قفا خوش باش
۶
گذشت دی و بخواهد گذشت فردا نیز
غنیمتی شمر ای دوست وقت را خوش باش
۷
چو روزگار ندادت ثبات عمر و مجال
قلم برفت ز فطرت نزاریا خوش باش
تصاویر و صوت

نظرات