حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۷۲۴

۱

مردانه وار بر گذر از آرزوی خویش

دیگر مبین به دیده خود دیده سوی خویش

۲

روی دل کسان نتوان دید و روی دوست

گر روی دوست خواهی منگر به روی خویش

۳

ور برگ ترک خویشتنت نیست در سلوک

بیرون مشو ز جدول پرگار کوی خویش

۴

دعوی دوستی تو در دوستی دوست

آنگه مسلم است که باشی عدوی خویش

۵

تا از نسیم دوست شوی ممتلی دماغ

باید که بر نتابی از باد بوی خویش

۶

بگذشتن از مراتب اکوان دیو چیست

باز آمدن به خوی ملایک ز خوی خویش

۷

برخوان نزاریا که صموت از جواب به

تا وا رهی ز مظلمه گفتگوی خویش

تصاویر و صوت

نظرات