حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۷۳۹

۱

ای پسر ار بگذری سوی خرابات عشق

کشف شود بر دلت سر کرامات عشق

۲

جام می بیخودی تا نکشی باخودی

مست شوی گم شود ذات تو در ذات عشق

۳

دیده ی خفاش را طاقت خورشید نیست

بر تو کفایت بود پرتو ذرات عشق

۴

عقل تو جزوی بگشت لاف مزن بیش از این

حل نکندعقل تو جزو کمالات عشق

۵

مهره مدزد از حریف بازی کودک مکن

برد تو ناممکن است ناشده شه مات عشق

۶

وسوسه آموز کیست طالب طامات عقل

برق جهان سوز چیست پیک مهمات عشق

۷

شش جهت شرق و غرب یک جهت عشق نیست

وهم کسی چون رسد وصف مسافات عشق

۸

دعوی دیوانگی کس نکند منقطع

شرع نیارد سپرد راه مقالات عشق

۹

شعر نزاری مخوان ورنه تعصب مکن

تا بتوانی شنود حرف مقامات عشق

تصاویر و صوت

نظرات