حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۷۴۳

۱

ای خطبۀ سعادتِ کلّی به نامِ عشق

وی آفتابِ عالمِ هستی نظامِ عشق

۲

در عشقم از سیاستِ سلطان نهیب نیست

سلطان چه کس بود که نباشد غلامِ عشق

۳

کس را به دستِ عقل میسّر نمی شود

پایِ دلِ ضعیف گشادن ز دامِ عشق

۴

صاحب خرد بسا که جگر خورد و در نیافت

چون و چرا و کو و کجا و کدامِ عشق

۵

استادِ کاملان همه عشق است و علم و عقل

هستند در تمامیِ خود ناتمامِ عشق

۶

دیوانگان که مست الستند همچنان

مستی کنند بعد قیامت ز جام عشق

۷

مجنون که جرعه ای به مذاقش رسیده بود

مست همیشگی شد و مست مدام عشق

۸

ما نیز هم ز جمله ی مستان عاشقیم

بی نام و ننگ بی سر و سامان به کام عشق

۹

مادر به نام و ننگ بپرورد و شیر داد

استاد کار گشت نزاری به کام عشق

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۱ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۱۳۷۵

نظرات