حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۷۵۵

۱

آشکارا شد همه رازم دریغا نام و ننگ

چون چنین شد ساقیا درده شرابی بی درنگ

۲

در مُقامر خانه ی عشق و خراباتِ کمال

پاک بازان فارغ اند از نام و ننگ و صلح و جنگ

۳

هر دو عالم باختن در یک نَدَب فرزانگی ست

جامِ می بر دست کردن طوقِ گردن زلفِ چنگ

۴

نیلِ مستانِ صبوحی بر جمالِ دوستان

کی به نیلِ مصر ماند خاصه نیلی پر نهنگ

۵

راحتِ روح است با حورانِ آهو چشم می

کندنِ جان است بودن با رقیبانِ پلنگ

۶

شیرۀ رز را همی گویند بد گویان شراب

حاش لله نوش دارو را لقب دادن شرنگ

۷

هیچ کس را در جهان بر هیچ کس انکار نیست

چون توان بردن به حیلت صبغة الله را ز رنگ

۸

صیقلِ اندوق کن بر کار یعنی می که می

می زداید از سوادِ دیدۀ دل تنگ زنگ

۹

دستِ تشنیع و گریبانِ نزاری تا به کی

چون نزاری هر که زد در دامنِ تسلیم چنگ

۱۰

چون کند بی چاره کز دستش برفتنه ست اختیار

چون خدنگ از شست و مرغ از دام و صید از پالهنگ

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۱ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۱۴۰۱

نظرات