حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۷۹۸

۱

دلِ گم کرده را چندان که می جویم نمی یابم

همان به تر که بر دنبالِ مرغِ رفته نشتابم

۲

دم از من بر نمی آید غم از من بر نمی گردد

ملول از جمعِ حُسّادم نفور از منعِ بوّابم

۳

توانم چاره یی کردن دمی با خود برآوردن

اگر جمعیّتِ خاطر مرتّب دارد اسبابم

۴

چنان مستوحش از خویشم چنان مستغرقِ فکرم

که از مشغولیِ خاطر نمی گیرد دگر خوابم

۵

اگر وقتی دگر در آشنایی می زدم دستی

کنونم پای از جا رفت و از سر برگذشت آبم

۶

منم این در قفایِ بخت ضایع کرده سرگردان

برون رفتند و بر بستند رخت از منزل اصحابم

۷

نظر پیوسته بر محرابِ ابرویِ بتان دارم

مسلمانی نباشد روی اگر از قبله بر تابم

۸

عبادت خانه رد کردم به رندی سر برآوردم

چو ابرویِ بتان دیدم بگشت از قبله محرابم

۹

نصیحت در نمی گیرد ملامت گر نمی داند

که رغبت می کشد با مرکزِ فطرت به قلّابم

۱۰

نزاری ای به زاری باز می گوی و اسف می خور

دل گم کرده را چندان که می جویم نمی یابم

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۲ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی  به کوشش دکتر سید علیرضا مجتهدزاده - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۴۱

نظرات