حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۸۳۸

۱

اگر وصال میسّر شود دگر بارم

فراق بیش فریبم دهد نپندارم

۲

ز بس که خیلِ خیالت عذاب می دارد

هزار جهد کنم تا شبی به روز آرم

۳

چو ژاله بر ورقِ سرخ گل شقایقِ اشک

ز ابرِ دیدۀ پرخون چنان فرو بارم

۴

که موج تا به گریبان برآید از دامن

گر آستین زرهِ سیلِ دیده بردارم

۵

چو با خیالش هم خانه می توانم بود

رقیب گو به سرِ کویِ دوست مگذارم

۶

نمی رود نفسی چشم هاش از چشمم

که بر ستارۀ بام است چشم بیدارم

۷

فغان ز دستِ ملامت گرانِ نا هموار

که سر ز خجلتِ این در کشیده هم وارم

۸

مگیر مدّتِ هجران نزاریا ز حیات

که من عذابِ الیم از حیات نشمارم

۹

اگر قضایِ فراقم امان نخواهد داد

گواه باش که من زین حیات بیزارم

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۲ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی  به کوشش دکتر سید علیرضا مجتهدزاده - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۸۲

نظرات