حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۸۸۸

۱

شد در سر کار تو هم دنیی و هم دینم

ناداده هنوز از لب یک شربت شیرینم

۲

بر ناله ی زار من رحمت نکنی یک شب

هم در تو رسد روزی سوز دل مسکینم

۳

گر عمر بود روزی در بزم گه وصلت

بی درد میی نوشم بی خار گلی چینم

۴

آن جا گه تو نگذاری برگردم و ننشینم

آن جا که تو فرمایی برخیزم و بنشینم

۵

گر عنف کنی عمری مستوجب آن هستم

ور لطف کنی روزی هم مستحق اینم

۶

چندان که طلب کردم بسیار نظر بردم

یک سرو نمی بینم کز قد تو بگزینم

۷

بگذار نزاری را تا روی تو می بیند

کاثار سعادت ها از روی تو می بینم

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۲ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی  به کوشش دکتر سید علیرضا مجتهدزاده - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۱۴۱

نظرات