حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۹۴۵

۱

بنفشه زار برآمد ز طرفِ لاله¬ستان

درونِ خطّ سیه چشمه زلال است آن

۲

بدین قَدَر که کسی گفت بود و هست خدا

کجا خدای¬شناسی بود خیال است آن

۳

بیا و پرده برانداز تا نگاه کنند

مقلّدان که بهشت است یا جمال است آن

۴

مُرید راه خدا گر طمع کند به خدا

که بی دلیل به جایی رسد محال است آن

۵

گر التجا به کسی دارد و یقین داند

که هیچ نیست به خود غایت کمال است آن

۶

به مرد راه که حبل الله است در زن دست

به هرچه دست به خود درزنی جوال است آن

۷

ز خون خلق گناهی حرام تر نبود

اگر به قول برادر کنی حلال است آن

۸

نزاری ار همه حج می کنی چو نشناسی

که از کجا به کجا می روی وبال است آن

تصاویر و صوت

نظرات