
حکیم نزاری
شمارهٔ ۹۵۰
۱
متنعمّان چه دانند مشقت فقیران
که چگونه روز باشد شب حبس بر اسیران
۲
به زکات حسن رویت نظری بدین گدا کن
همه خواجگان نباشند و توانگران و میران
۳
به وثاق ما کرم کن نفسی درآ و بنشین
که مقام گنج شرط است به کنج های ویران
۴
نه فراغتی مهیا و نه راحتی میسر
تو چنین ز من گریزان به مه دی وحزیران
۵
همه عالم ار بگردند و طلب کنند یاری
چو تو پاک باز ناید ز میان بی نظیران
۶
مدد حیات باقی به وصال توست جانا
چو ثبات لطف شاهان به رعایت وزیران
۷
بر آب زندگانی چو بسوختند ما را
چه امید حوض کوثر چه ............یران
۸
می و چنگ برگرفتیم به طبع و زاهدان را
به بهشت باز دادیم چو خانقه به پیران
۹
نبود حدیث مستان ز گزند حشو خالی
نخورند چون نزاری غم ریش حرف گیران
تصاویر و صوت

نظرات