
حکیم نزاری
شمارهٔ ۹۷۵
۱
دلا تا چند با خود دوست بودن
گرت مغز است تا کی پوست بودن
۲
چو با او بایدت بی خویشتن شو
که این بی خویشیت با اوست بودن
۳
قیامت چیست بیرون رفتن از خود
بهشت سرمدی با دوست بودن
۴
چه گیری انس با نفس بهیمی
خطا با هم دم بد خوست بودن
۵
نزاری را سر باز آمدن نیست
به خود بی خود بود نیکوست بودن
نظرات