
حکیم نزاری
شمارهٔ ۷۰
۱
جل صبح خمیر خاک آدم که سرشت
زان قوم نیم که ترسم از دوزخ زشت
۲
بیهوده چه غم خورم که معلومم نیست
تا بر سر من در ازل ایزد چه نوشت
نظرات