عبید زاکانی

عبید زاکانی

غزل شمارهٔ ۱۰۳

۱

زلفت به پریشانی دل برد به پیشانی

دل برد به پیشانی زلفت به پریشانی

۲

گر زلف بیفشانی صد جانش فرو ریزد

صد جانش فرو ریزد گر زلف بیفشانی

۳

یک لحظه به پنهانی گر وصل تو دریابم

گر وصل تو دریابم یک لحظه به پنهانی

۴

صد بوسه به آسانی از لعل تو بربایم

از لعل تو بربایم صد بوسه به آسانی

۵

آخر نه مسلمانی رحم آر بر این مسکین

رحم آر بر این مسکین آخر نه مسلمانی

۶

می‌بینی و می‌دانی احوال عبید آخر

احوال عبید آخر می‌بینی و می‌دانی

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
خطیبی
۱۳۹۳/۰۷/۲۲ - ۱۰:۰۳:۳۹
بسمه تعالی - به نظر می رسد: در مصرع دوم از بیت اول (زلفت ) به جای (زلف ) صحیح باشد.
user_image
Roya
۱۳۹۸/۰۷/۱۲ - ۱۵:۲۷:۳۳
سلام. معنی کلمه پیشانی در بیت اول، گستاخی و بی‌حیایی و بی‌شرمی و پررویی است.معنی بیت این است: زلف پریشان تو با گستاخی و بی‌شرمی دل مرا برد و عاشقم کرد.
user_image
موسی عبداللهی
۱۴۰۲/۰۶/۲۸ - ۱۰:۱۸:۵۸
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂🍃🌺🍃🍂🍂🍃🌺 🌺🍂  🍃  🔰بوسه 💋 های شیرین🥰 از لب های عاشق 🥀زلفت به پریشانی دل برد به پیشانی🥀دل برد به پیشانی زلف به پریشانی 🥀گر زلف بیفشانی صد جانش فرو ریزد🥀صد جانش فرو ریزد گر زلف بیفشانی 🥀یک لحظه به پنهانی گر وصل تو دریابم🥀گر وصل تو دریابم یک لحظه به پنهانی 🥀صد بوسه به آسانی از لعل تو بربایم🥀از لعل تو بربایم صد بوسه به آسانی 🥀آخر نه مسلمانی رحم آر بر این مسکین🥀رحم آر بر این مسکین آخر نه مسلمانی 🥀می‌بینی و میدانی احوال عبید آخر🥀احوال عبید آخر می‌بینی و می‌دانی 🔸حضرت-عبید زاکانی:«🕊️🌹» 🔹شرح ابیات: ✍️زلفت به پیچیدگی و درهم شکستگی دل برد و عشقم را به خود مشغول کرد. دلم نیز در مقابل این وضعیت پیچیده فرو ریخت و محتاج آرامش شد. اگر زلفت را بیش از حد رها کنی، او به لای دل بسیاری فرو خواهد ریخت.   ✅اما اگر توانستم تو را به طوری پیدا کنم که دیگران نبینند، خوشحالیم که بتوانم تو را در جایی پنهانی بیابم. اگر تو را به آسانی بیش از صد بوسه از لبهای تو بدزدم، شادم که این کار را به سادگی انجام دهم. 🔑 در آخر ، اگر میتوانی مسلمانانه با من رفتار کنی و عاطفه ای رحم بر آن کسی که در پیش سختی ها و مشکلات زندگی می کند، نشان دهی، این نشان میدهد که تو عاقل هستی و احوال من (عبید) را می بینی و می فهمی. 🌺🍂🍃🌺🍂🍂🍃🌺🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃