
عبید زاکانی
غزل شمارهٔ ۱۰۳
۱
زلفت به پریشانی دل برد به پیشانی
دل برد به پیشانی زلفت به پریشانی
۲
گر زلف بیفشانی صد جانش فرو ریزد
صد جانش فرو ریزد گر زلف بیفشانی
۳
یک لحظه به پنهانی گر وصل تو دریابم
گر وصل تو دریابم یک لحظه به پنهانی
۴
صد بوسه به آسانی از لعل تو بربایم
از لعل تو بربایم صد بوسه به آسانی
۵
آخر نه مسلمانی رحم آر بر این مسکین
رحم آر بر این مسکین آخر نه مسلمانی
۶
میبینی و میدانی احوال عبید آخر
احوال عبید آخر میبینی و میدانی
نظرات
خطیبی
Roya
موسی عبداللهی