
عبید زاکانی
غزل شمارهٔ ۲۵
۱
در خانه تا قرابهٔ ما پر شراب نیست
ما را قرار و راحت و آرام و خواب نیست
۲
در خلوتی که باده و ساقی و شاهد است
حاجت به چنگ و بربط و نای و رباب نیست
۳
خوش کن به باده وقت حریفان که پیش ما
عمری که خوش نمیگذرد در حساب نیست
۴
اینک شراب اگر هوست میکند وضو
در آفتابه کن که در این خانه آب نیست
۵
ما را که ملک فقر و قناعت مسلم است
حاجت به جود خسرو مالک رقاب نیست
۶
همچون عبید خانهٔ هستی خراب کن
زیرا که جای گنج به جز در خراب نیست
نظرات
نریمان
پاسخ: در نسخهٔ چاپی در دسترس ما (تصحیح پرویز اتابکی) متن همین است (شراب).
زنیکس
علی
جودی ابوت