عبید زاکانی

عبید زاکانی

غزل شمارهٔ ۴

۱

در ما به ناز می‌نگرد دلربای ما

بیگانه‌وار میگذرد آشنای ما

۲

بی‌جرم دوست پای ز ما درکشیده باز

تا خود چه گفت دشمن ما در قفای ما

۳

با هیچکس شکایت جورش نمیکنم

ترسم به گفتگو کشد این ماجرای ما

۴

ما دل به درد هجر ضروری نهاده‌ایم

زیرا که فارغست طبیب از دوای ما

۵

هردم ز شوق حلقهٔ زنجیر زلف او

دیوانه میشود دل آشفته رای ما

۶

بر کوه اگر گذر کند این آه آتشین

بی شک بسوزدش دل سنگین برای ما

۷

شاید که خون دیده بریزی عبید از آنک

او میکند همیشه خرابی بجای ما

تصاویر و صوت

کلیات عبید زاکانی به کوشش پرویز اتابکی - عبید زاکانی - تصویر ۱۰۳
کلیات عبید زاکانی (شامل: رساله دلگشا، قصائد، غزلیات، قطعات، رباعیات، عشاقنامه) با مقدمهٔ شهریار یاربخت (نوذر اصفهانی) - عبید زاکانی - تصویر ۷۲

نظرات

user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۰۵ - ۰۳:۵۲:۴۳
گلهای رنگارنگ برنامه شماره 345با اجرای شهیدی و الههزیباست این شعر