عبید زاکانی

عبید زاکانی

غزل شمارهٔ ۴۰

۱

هرگز کسی به خوبی چون یار ما نباشد

مه را نظیر رویش گفتن روا نباشد

۲

موئی چنان خمیده چشمی چنان کشیده

در چین به دست ناید و اندر ختا نباشد

۳

با او همیشه ما را جز لاله در نگیرد

با ما همیشه او را جز ماجرا نباشد

۴

گر حال من نپرسد عیبش مکن که هرگز

سودای پادشاهی حد گدا نباشد

۵

ما کشتگان عشقیم همچون عبید ما را

عقلی سلیم نبود صبری بجا نباشد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
شادرام
۱۳۹۹/۰۱/۱۸ - ۱۴:۵۳:۱۳
غزل زیبایی از عبید که بنده به صورت آواز خواندم. در لینک زیر میتونید گوش کنید.پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
رضا
۱۳۹۹/۰۱/۱۸ - ۱۶:۴۴:۴۵
شادرام گرامی صدای شما گوییا قاتل این غزل و این اثر زیباست،خواندن را کنار بگذارید...
user_image
Mehdi Z
۱۴۰۱/۰۴/۲۰ - ۱۱:۰۱:۵۴
این شعر را حسین علیشاپور به زیبایی خوانده است. اجرا به صورت کنسرت هست همراه با سه تار مهدی رستمی و کمانچه مهرداد اعظمی کیا. از کانال تلگرام سایت پیوند به وبگاه بیرونی و یا جستجو در اینترنت قابل دریافت است.