عبید زاکانی

عبید زاکانی

غزل شمارهٔ ۴۸

۱

کجا کسیکه مرا مژدهٔ چمانه دهد

علی‌الصباح به من بادهٔ شبانه دهد

۲

ز دوستان و عزیزان که باشد آنکه مرا

نشان به کوی مغان و می مغانه دهد

۳

خوشا کسیکه چو رندان ز خانه وقت سحر

بدر گریزد و تن در شرابخانه دهد

۴

غلام دولت آنم که هرچه بستاند

به شمع و شاهد و چنگ و دف و چغانه دهد

۵

ز غم پناه به می بر که می به خاصیت

نتیجه عیش خوش و عمر جاودانه دهد

۶

مرو به عشوهٔ زاهد ز ره که او دایم

فریب مردم نادان بدین فسانه دهد

۷

به اعتقاد شنو پند سودمند عبید

که او همیشه ترا پند عاقلانه دهد

تصاویر و صوت

کلیات عبید زاکانی (موش و گربه) به کوشش دکتر محمدجعفر محجوب - عبید زاکانی - تصویر ۱۰۶
کلیات عبید زاکانی به کوشش پرویز اتابکی - عبید زاکانی - تصویر ۱۱۷
کلیات عبید زاکانی (شامل: رساله دلگشا، قصائد، غزلیات، قطعات، رباعیات، عشاقنامه) با مقدمهٔ شهریار یاربخت (نوذر اصفهانی) - عبید زاکانی - تصویر ۸۴

نظرات