
عبید زاکانی
غزل شمارهٔ ۵
۱
ای خط و خال خوشت مایهٔ سودای ما
ای نفسی وصل تو اصل تمنای ما
۲
چونکه قدم مینهد شوق تو در ملک جان
صبر برون میجهد از دل شیدای ما
۳
چتر همایون عشق سایه چو بر ما فکند
راه خرابات پرس گر طلبی جای ما
۴
از رخ زیبای تو قبلهگه عام را
کعبهٔ دیگر نباد دلبر ترسای ما
۵
مردم لولیوشیم ما که و سجده کدام
رای هزیمت گرفت عقل سبک رای ما
۶
صوفی افسرده را زحمت ما گو مده
رو تو و محراب زهد ما و چلیپای ما
۷
رطل گران را ز دست تا ننهی ای عبید
زانکه روان میبرد عمر سبک پای ما
تصاویر و صوت

نظرات