
عبید زاکانی
غزل شمارهٔ ۷۹
۱
ما سریر سلطنت در بینوائی یافتیم
لذت رندی ز ترک پارسائی یافتیم
۲
سالها دریوزه کردیم از در صاحبدلان
مایهٔ این پادشاهی زان گدائی یافتیم
۳
همت ما از سر صورت پرستی در گذشت
لاجرم در ملک معنی پادشائی یافتیم
۴
پرتو شمع تجلی بر دل ما شعله زد
این همه نور و ضیا زان روشنائی یافتیم
۵
صحبت میخوارگان از خاطر ما محو کرد
آن کدورتها که از زهد ریائی یافتیم
۶
پیش از این در سر غرور سرفرازی داشتیم
ترک سر کردیم و زان زحمت رهائی یافتیم
۷
گرچه آسیب فلک بشکست ما را چون عبید
از درونهای بزرگان مومیائی یافتیم
تصاویر و صوت


نظرات