عبید زاکانی

عبید زاکانی

غزل شمارهٔ ۸۲

۱

باز در میکده سر حلقهٔ رندان شده‌ام

باز در کوی مغان بی سر و سامان شده‌ام

۲

نه به مسجد بودم راه و نه در میکده جای

من سرگشته در این واقعه حیران شده‌ام

۳

بر من خستهٔ بیچاره ببخشید که من

مبتلای دل شوریدهٔ نالان شده‌ام

۴

رغبتم سوی بتانست ولیکن دو سه روز

از پی مصلحتی چند مسلمان شده‌ام

۵

بارها از سر جهلی که مرا بود به سهو

کرده‌ام توبه و در حال پشیمان شده‌ام

۶

زاهدان از می و معشوق مرا منع کنند

بهتر آنست که من منکر ایشان شده‌ام

۷

گفت رهبان که عبید از پی سالوس مرو

زین سخن معتقد مذهب رهبان شده‌ام

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
بابک
۱۳۹۳/۱۰/۰۲ - ۱۸:۳۴:۴۴
بیت ششم، مصراغ دوم به این شکل تصحیح‌شود:«بهرِ» آنست که من منکر ایشان شده‌ام
user_image
دکتر ترابی
۱۳۹۴/۰۴/۱۱ - ۱۲:۳۷:۰۹
شوخ طبعی وی در عاشقانه ها نیز هویدا است:رغبتم سوی بتانست ولکن دو سه روزاز پی مصلحتی چند ، مسلمان شده ام!! بارها از سر جهلی که مرا بود، به سهوکرده ام توبه و در حال پشیمان شده ام!