عبید زاکانی

عبید زاکانی

غزل شمارهٔ ۹۷

۱

مبارکست نظر بر تو بامداد پگاه

چه نیکبخت کسی کش به روی تست نگاه

۲

زهی طراوت رخ چشم بد ز روی تو دور

زهی حلاوت لب لااله الالله

۳

خطاب سرو به قد تو : خادم و عبید

حدیث گل بر روی تو : عبده و فداه

۴

به زلف پرشکنت رشتهٔ امید دراز

ز سرو ناز قدت دست آرزو کوتاه

۵

کرشمه میکنی و عقل میشود حیران

به راه میروی و خلق میروند از راه

۶

خوشا که زلف تو گیرم به خواب خوش هرشب

خوشا که روی تو بینم به کام دل هر ماه

۷

به پیش قاضی عشاق در قضیهٔ عشق

عبید را رخ زرد است و اشگ سرخ گواه

تصاویر و صوت

نظرات