
عبید زاکانی
شمارهٔ ۱۰ - در عبرت
۱
ای عبید این گل صد برگ بر اطراف چمن
هیچ دانی که سحرگاه چرا میخندد
۲
با وجود گره غنچهٔ و تنگی دل او
حکمتی هست نه از باد هوا میخندد
۳
چون ثبات فلک و کار جهان میبیند
به بقای خود و بر غفلت ما میخندد
نظرات
کسرا
یوسف