عمان سامانی

عمان سامانی

بخش ۷

در بیان تبدل از عالم بسط به عالم قبض و تنزل از ملک معنی بجهان صورت گوید:

۲

وه! که این مطلب ندارد انتها

قصه را سر رشته شد از کف رها

۳

وای وای ایندل گرانجانی گرفت

این فرشته، خوی حیوانی گرفت

۴

آنکه پنهان بد مرا در تن چه شد؟

آن سخن گوی از زبان من چه شد؟

۵

چون شد آن کز گوش میکرد استماع

وز لب من کف ز پای من سماع

۶

من کیم؟ گردی ز خاک انگیخته

قالبی از آب و از گل ریخته

۷

کوزه‌یی بنهاده در راه صبا

ای عجب آبی هدر خاکی هبا

۸

من کیم؟ موجی ز دریا خاسته

قالبی افزوده روحی کاسته

۹

عاجزی، محوی، عجولی، جاهلی

مضطری، ماتی، فضولی، کاهلی

۱۰

نک حقیقت آمد و طی شد مجاز

شو خمش گوینده گفتن کرد ساز:

۱۱

ای به حیرت مانده اندر شام داج

آفتاب آمد برون، اطفی السراج

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
ﻛﺎﻣﺒﻴﺰ
۱۳۹۷/۰۵/۱۸ - ۲۰:۰۸:۵۵
ﻓﻜﺮ ﻛﻨﻢ ﺩﺭ اﻳﻦ ﻣﺼﺮﻉ:چونشد آنکز گوش میکرد استماع"ﭼﻮﻧﺸﺪ ﺁﻧﻜﺰ" ﻏﻠﻂﻪ و ﺻﺤﻴﺤﺶ "ﭼﻮﻥ ﺷﺪ ﺁﻥ ﻛﺰ" ﺑﺎﺷﻪ
user_image
سید محسن
۱۳۹۹/۰۱/۲۶ - ۱۰:۱۶:۲۲
وز لب من گفت و ز پای من سماع-درست است
user_image
Mod apk
۱۴۰۰/۰۱/۲۷ - ۱۱:۲۷:۱۰
این فرشته، خوی حیوانی گرفت
user_image
میثم ظفر
۱۴۰۲/۱۲/۲۰ - ۱۰:۴۵:۰۳
سلام معنی اشعار جایی نیست مطالعه کنیم؟