عنصری

عنصری

شمارهٔ ۳۱

۱

فغان زان پریچهر عیار یار

که با منش دائم به پیکار کار

۲

دو زلف سیاهش بماند بدان

که دو زاغ دارد بمنقار قار

۳

دهانی چو یک نار دانه دو نیم

مرا هست در دل از آن نار نار

۴

بنزد بزرگان بزرگم ولی

بنزدیک آن چشم خونخوار خوار

۵

بیاد توام نوش گردد همی

بکام اندرون زهر و دشوار وار

۶

چنان گشتم از فرقت آن نگار

که بر من ز عشقست بلغار غار

۷

اگر طمع کردی بجان و دلم

بدست و دل و جان تو بردار دار

تصاویر و صوت

دیوان ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری به اهتمام دکتر یحیی قریب (با مقدمه و حواشی و تعلیقات) - ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری - تصویر ۱۸۴
دیوان استاد عنصری بلخی به کوشش دکتر محمد دبیر سیاقی (با حواشی و تعلیقات و تراجم احوال و فهارس و لغت نامه و مقابله با نسخه های خطی و چاپی) - عنصری بلخی - تصویر ۴۰۲

نظرات