زان مثل حال من بگشت و بتافت
که کسی شال جست و دیبا یافت
بدان معنا که : حال من مثال کسی دگرگون شد که شال میجست و دیبا پیدا کرد ، یعنی مثلا به جای شال (پوشش ساده) یک لباس فاخر یافت، همچنین میتوان به اینگونه اشاره کرد که کسی لباس میجست ولی به ذات یعنی اصل و روان رسید. این بیت نشان از تحولی عظیم در حال گوینده (حکیم عنصری) میدهد که احتمالا باید در سیر و سلوک و سرگذشت ایشان نیز آمده باشد.
پارسی سرایان کهن به مثابه حکیم:
شایسته است لفظ حکیم برای غالب پارسی سرایان کهن از جمله حکیم عنصری (عناصر اربعه آب ، باد و خاک و آتش) به کار گرفته شود زیرا در کلام ایشان، از جمله در شعور و شعر ایشان، مثلها و صنایع فلسفی مستتر و قابل استنتاج است، برخی از ایشان مانند مسعود سعد سلمان با وجود سخنوری از گوهر خویش که تجلی حکمت مستتر در پارسی "پارسایی" و گفتار نیک است آگاهی یافته ولی از کمبود ثروت و فقر نالیده اند. که البته در امر وابستگی حکما به سلاطین و ثروتمندان باید سلوک و تحقیق کرد که چرا صاحب گوهر چنان گرانبهای فلسفی باید وابسته به غیر باشد.
نظرات
امیرعلی داودپور