عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۱۲۷

۱

گر نخل وفا بر ندهد چشم تری هست

تا ریشه در آب است امید ثمری هست

۲

هر چند رسد آیت یاس از در و دیوار

بر بام و در دوست پریشان نظری هست

۳

منکر نشوی گر به غلط دم زنم از عشق

این نشأ مرا گر نبود با دگری هست

۴

آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبل

در دامنش آویز که با وی خبری هست

۵

هرگز قدم غم ز دلم دور نبودست

شادیست که او را سر و برگ سفری هست

۶

تا گفت خموشی به تو راز دل عرفی

دانست که از ناصیه غمازتری هست

تصاویر و صوت

کلیات عرفی شیرازی ـ ج ۱ (غزلیات) بر اساس نسخه‌های ابوالقاسم سراجا اصفهانی و محمدصادق ناظم تبریزی به کوشش و تصحیح پرفسور محمدولی الحق انصاری - جمال الدین محمد عرفی شیرازی - تصویر ۳۴۷

نظرات

user_image
شبدیز
۱۳۸۹/۰۸/۲۳ - ۱۲:۰۴:۴۳
لطفا بحور شعری اشعار جدید را هم مشخص کنیناین غزل با آواز ایرج در چهارگاه بی نظیر است
user_image
سیروس فیزابی
۱۳۹۲/۰۲/۳۰ - ۰۰:۵۲:۱۸
دیشب سر شب خوابم برد. نیمه های شب بیدار شدم .دیگه خوابم نمی امد.زدم بیرون .در حال رانندگی اقای مسنی کنار خیابان اشاره کرد که باستم. سوارش کردم. جلو یکی از اموزشگاههای موسیقی گفت پیاده میشم نگه داشتم کم کم داشت هوا روشن میشد درختهای انبوه کنار خیابان پر از گنجشک بود و سروصدای زیادی راه انداخته بودند این اقا که ظاهرا صاحب اموزشگاه بود بی اختیار گفت :به به ومن همان لحظه یاد این شع ر عرفی افتادم:آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبلدر دامنش آویز که با وی خبری هست
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۳۰ - ۰۳:۵۳:۲۶
سیروس جان بلبل را زندواف می گفته اند یعنی از قدیم ایرانیها براین باور بوده اند که بلبل زند را می خواند که کتاب سپند قبلی مان بوده است قبل از قران کریم
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۳۰ - ۰۴:۰۶:۵۹
همه هستی نماز می خواند و نماز زندوافهاو ونج ها( گنجشکها) دیدنی است منهم صبح ها زیر تأثیر قرار می گیرم قران می فرماید الطیر صافات یعنی اینکه پرندگانی هستند که با صاف کردن بالها نماز می خوانند
user_image
علیرضا
۱۳۹۲/۰۹/۲۹ - ۰۶:۲۰:۴۹
چندین به پریشانی آن طره چه نازیدر زلف تو از زلف تو آشفته تری هست
user_image
فانی
۱۳۹۳/۰۷/۲۴ - ۰۵:۵۰:۴۱
بیت 3 مصرع 2: نشأه یا نشئه درست است
user_image
مهدی
۱۳۹۴/۱۰/۱۳ - ۰۵:۳۰:۴۲
با سلامشاخه گل 384 ، واقعا استاد ایرج عالی اجرا کرده ...
user_image
رهگذر
۱۳۹۵/۰۱/۱۸ - ۱۴:۳۲:۰۹
آقای کیخا. ترجمه ی "الطیر صافات" را درست نوشته اید؟
user_image
فرهاد
۱۳۹۵/۰۷/۰۴ - ۱۵:۰۹:۲۳
چقدر این زیباست: "تا ریشه در آب است امید ثمری هست"عرفی چو زدی زخمه بر آن تار دل از عشق،بشنو سختی تا که بدانی اثری هست،گر ریشه برون شد ز دل آب و بر خاک،امید به باران و نم ابر تری هست :)
user_image
رامین عباسی
۱۳۹۹/۰۹/۲۹ - ۰۶:۲۹:۴۰
در بیت چهارم مصرع دوم : در دامنش آویز که در وی اثری هست بنظر جفت و جور در میاد