
عرفی
غزل شمارهٔ ۱۶۹
۱
حرم پویان دری را میپرستند
فقیهان دفتری را میپرستند
۲
گروهی زشتخویند اهل دانش
که زیب و زیوری را میپرستند
۳
از آن دعوی به شیخ و برهمن ماند
که هر یک داوری را میپرستند
۴
برافکن پرده تا معلوم گردد
که یاران دیگری را میپرستند
۵
عجب داریم ما از اهل عصیان
که دامان تری را میپرستند
۶
به هر عزت که عشاق مجازی
ز ما خود خوشتری را میپرستند
۷
ز اهل درد شو عرفی که این جمع
گرامیگوهری را میپرستند
تصاویر و صوت

نظرات
پیرایه یغمایی
رسته