عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۱۷۱

۱

مرا دردی است که از داروی راحت بیش می‌گردد

فلک بیهوده بر گرد دکان خویش می‌گردد

۲

ببین کز نشتر مژگان او بختم چه پیش آرد

که موی بستر سنجاب نیش می‌گردد

۳

به نوعی دیده‌ام از گریهٔ بسیار نازک شد

که گر بر لاله و ریحان گشایم ریش می‌گردد

۴

دل گم‌گشته‌ای کو تا دگر در سینه باز آید

که چون صف‌های مورم درد و غم در پیش می‌گردد

۵

فلک چندان تُنُک‌مایه است تا این گرم بازاری

که یک جو عافیت گر بخشدم دل ریش می‌گردد

۶

ندانم عرفی این غم دوستی را از کجا دارد

که در دنبالهٔ غم‌های بیش از پیش می‌گردد

تصاویر و صوت

کلیات عرفی شیرازی ـ ج ۱ (غزلیات) بر اساس نسخه‌های ابوالقاسم سراجا اصفهانی و محمدصادق ناظم تبریزی به کوشش و تصحیح پرفسور محمدولی الحق انصاری - جمال الدین محمد عرفی شیرازی - تصویر ۴۷۶

نظرات

user_image
پیرایه یغمایی
۱۳۹۰/۰۱/۰۲ - ۰۴:۱۱:۰۰
نادرست: مرا دردی است که از داروی راحت بیش می گردد فلک بیهوده بر گرد دکان خویش می گردددرست:مرا دردی است کز داروی راحت بیش می گرددفلک بیهوده بر گرد دکان خویش می گردد
user_image
پیرایه یغمایی
۱۳۹۰/۰۱/۰۲ - ۰۴:۱۲:۳۳
نادرست: ببین کز نشتر مژگان او بختم چه پیش آردکه موی بستر سنجاب نیش می گردددرست: ببین کز نشتر مژگان او بختم چه پیش آرد؟که موی بستر سنجاب برمن نیش می گردد
user_image
پیرایه یغمایی
۱۳۹۰/۰۱/۰۲ - ۰۴:۱۴:۰۵
نادرست: فلک چندان تُنُک مایه است تا این گرم بازاریکه یک جو عافیت گر بخشدم دل ریش می گردددرست:فلک چندان تُنُک مایه است با این گرم بازاری، که یک جو عافیت گر بخشدم درویش می گردد
user_image
پیرایه یغمایی
۱۳۹۰/۰۱/۰۲ - ۰۴:۱۵:۳۹
نادرست:ندانم عرفی این غم دوستی را از کجا داردکه در دنباله ی غم های بیش از پیش می گردددرست:ندانم عرفی این غم دوستی را از کجا دارد...که ازر دنباله ی غم های بیش از پیش می گردد
user_image
پیرایه یغمایی
۱۳۹۰/۰۱/۰۲ - ۰۴:۱۷:۴۹
نادرست:ندانم عرفی این غم دوستی را از کجا داردکه در دنباله ی غم های بیش از پیش می گردددرست:ندانم عرفی این غم دوستی را از کجا داردکه از دنباله ی غم های بیش از پیش می گرددبا پوزش از تکرار، برای اینکه در پست قبلی اشتباه تایپی اتفاق افتاد
user_image
پیرایه یغمایی
۱۳۹۰/۰۱/۰۲ - ۰۴:۱۹:۳۹
دل گم گشته ای کو تا دگر در سینه باز آیدکه چون صف های مورم درد و غم در پیش می گردداین بیت هم به یقین اشتباه است و من پی گیر خواهم شد تا صورت درست اش را ارائه دهم
user_image
رسته
۱۳۹۱/۰۲/۱۶ - ۰۰:۲۰:۲۲
متن کامل از روی نسخۀ انصاری:مرا دردی است که از داروی راحت بیش می گرددفلک بیهوده بر گرد دکان خویش می گرددببین کز نشتر مژگان او بختم چه پیش آوردکه موی بستر سنجاب بر من نیش می گرددبه نوعی دیده ام از گریۀ بسیار نازک شدکه گر بر لاله و ریحان گشایم ریش می کردددل گم گشته ام گویا دگر در سینه باز آمدکه چون صف های مورم درد و غم در پیش می گرددفلک چندان تُنُک مایه است با این گرم بازاریکه یک جو عافیت گر بخشدم درویش می گرددندانم عرفی این غم دوستی را از کجا داردکه در دنبالۀ غم های بیش از پیش می گردد