
عرفی
غزل شمارهٔ ۲۲۲
۱
عاقلان آدابت آموزند و رسوایت کنند
دامن جمعی به دست آور که شیدایت کنند
۲
ناگهان عشقت کدازند، از حجاب ناکسی
پرده بگشا تا ز نادانی تمنایت کنند
۳
باغ گل پژمرده کردی، رو ز کس در هم مکش
من هم از غیرت گذشتم، گو تماشایت کنند
۴
پس به کویی جلوه کن، بر مستحقان، زینهاد
تا دعایی بهر حسن عالم آرایت کنند
۵
عرفی ار مانی قدم در وادی اهل وجود
صد بیابا ن خار خذلان تحفهٔ پایت کنند
نظرات
فرید