
عرفی
غزل شمارهٔ ۲۴۰
۱
آنم که تلخی ام ز غم افزون نوشته اند
راز دلم به سینهٔ مجنون نوشته اند
۲
چون گم شود جنون، که مسیحا دمان حسن
حرز کرشمه بر لب افسون نوشته اند
۳
نرخ خرابی دو جهان می کند از آن
تاریخ های ناز تو بیرون نوشته اند
۴
بر لوح زار نام شهیدان خیال تو
لذت شناس زخم شبیخون نوشته اند
۵
آنم که ذوق دردشناسان غم، مرا
سرجوش لذت غم مجنون نوشته اند
۶
عرفی علاج تلخ دهانان هوشمند
بر نوش خندهٔ لب می گون نوشته اند
نظرات