عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۲۴۸

۱

مقیم کعبه که عیب شرابخانه کند

به این بهانه حدیث می مغانه کند

۲

دلم چکونه نتازد به صیدگاه کسی

که شوق ناوک او کار تازیانه کند

۳

ستم فروش درآ، در زمانه، باک مدار

که خوش معاملگی بیشتر زمانه کند

۴

شکوه عشق نگه کن ، که موی مجنون را

فلک به شعشعهٔ آفتاب شانه کند

۵

کسی که خاک درت را کند چو سرمه به چشم

ببین چه بی ادبی ها به آستانه کند

۶

جحیم با همه اسباب سوختن ، عرفی

ز برق شمع تو دریوزهٔ زبانه کند

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
شکوهی
۱۳۹۲/۱۰/۲۹ - ۱۵:۳۳:۴۵
عرفی گوید: کسی که خاک درت را کند چو سرمه به چشمببین که چه بی ادبی ها به آستانه کند.حافظ گوید: گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروشخاکروب در میخانه کنم مژگان راآیا نظر عرفی شیرازی در این که گفته "کسی که ..." حافظ بوده است؟!