عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۳۰

۱

گفت‌وگوی غم یعقوب بود پیشهٔ ما

بوی پیراهن یوسف دهد اندیشهٔ ما

۲

اندر آن بیشه که با شیر دُمم آفت نیست

روبه از بی‌جگری رم کند از بیشهٔ ما

۳

کوهکن صنعت ما داشت ولی فرق بسی است

قوت بازوی دل می‌طلبد تیشهٔ ما

۴

در دل ما غم دنیا غم معشوق شود

باده گر خام بود پخته کند شیشهٔ ما

۵

عرفی افسانه تراشی به خموشی بفروخت

لله الحمد که آزاد شد از پیشهٔ ما

تصاویر و صوت

کلیات عرفی شیرازی ـ ج ۱ (غزلیات) بر اساس نسخه‌های ابوالقاسم سراجا اصفهانی و محمدصادق ناظم تبریزی به کوشش و تصحیح پرفسور محمدولی الحق انصاری - جمال الدین محمد عرفی شیرازی - تصویر ۲۳۵

نظرات