عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۳۱۹

۱

دگر دلم ز می تازه مست می گردد

ر صیت مستی ام، آوازه مست می گردد

۲

کلید میکده ها را به من دهید، که من

نه آن کنم که به اندازه مست می گردد

۳

خراش نغمه دهد می، گمان مبر که دلم

به شامِ مشعله آوازه مست می گردد

۴

چنان سرشتهٔ کیفیت ام که از نفسم

خمار بیخود و خمیازه مست می گردد

۵

کدام قافله عزم دیار حسن نمود

که فتنه بر در دروازه مست می گردد

۶

از آن شراب که مجنون فشاند بر لیلی

هنوز محمل و جمّازه مست می گردد

۷

خراب زمزمهٔ تازهٔ توام عرفی

عقل از این نفس تازه مست می گردد

تصاویر و صوت

کلیات عرفی شیرازی ـ ج ۱ (غزلیات) بر اساس نسخه‌های ابوالقاسم سراجا اصفهانی و محمدصادق ناظم تبریزی به کوشش و تصحیح پرفسور محمدولی الحق انصاری - جمال الدین محمد عرفی شیرازی - تصویر ۵۸۸

نظرات

user_image
حمید زارعیِ مرودشت
۱۳۹۵/۰۸/۱۱ - ۱۰:۰۵:۵۲
خراب زمزمهٔ تازهٔ توام عرفیکه عقل از این نفس تازه مست می گردد