
عرفی
غزل شمارهٔ ۳۲۶
۱
کنون که دیده خریدیم، باغ ها گم شد
شکست توبه، شراب از ایاغ ها گم شد
۲
برای گم شدگان، صد سراغ حاضر بود
مرا چو نام برآمد، سراغ ها گم شد
۳
به شاخ سنبل زلفی، دلم نشیمن کرد
که زیر سایهٔ برگیش باغ ها گم شد
۴
به روزگار من ای شمع آفتاب مخند
که در سیاهی روزم چراغ ها گم شد
۵
رسید محمل عرفی به آستان بهشت
ز عیش خانهٔ جنت فراغ ها گم شد
نظرات