
عرفی
غزل شمارهٔ ۳۶۳
۱
مجنون که عیشش از غم لیلی شود لذیذ
حرمان به کام او چو تمنا شود لذیذ
۲
حشمت به لذت است ولی که رسد به صلح
کی اضطراب همچو تسلی شود لذیذ
۳
این تلخ گریه را شکرآمیزش کن به خند
تا گریه ام چو خنده به سلمی شود لذیذ
۴
بی تربیت شمائل حسنت کمال یافت
بی آفتاب میوهٔ طوبی شود لذیذ
۵
چون سر کنم حدیث تو با ذوق اهل حال
کاری کنم که لفظ چو معنی شود لذیذ
۶
عرفی چه خوش بود که چو بوسی کنم سوال
مانند بوسه بر لبش از می شود لذیذ
تصاویر و صوت

نظرات