عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۴۲۶

۱

کعبه بی ذوق است و یاران را وداعی می کنیم

مژده اهل دیر را کانجا وداعی می کنیم

۲

گر حدیث عشق کم گویی تو با آسودگان

جای منت هست، تحقیق صداعی می کنیم

۳

زهر کو، خون جگر کو، شهد ناب و شیر چند

صبر دشوار است، با رضوان نزاعی می کنیم

۴

در سماع ای شیخ موج از آستین ما بریز

در شهادت گاه او ما هم سماعی می کنیم

۵

شیوه های زاهدان گر در شمار دین بود

غم مخور عرفی که ما هم اختراعی می کنیم

تصاویر و صوت

نظرات