عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۴۳۳

۱

از بس که روی گرم به هر سو گذاشتیم

صد داغ شعله خیز در آن کو گذاشتیم

۲

از شرم ناکسی نگشودیم دیده را

الماس فتنه در ته پهلو گذاشتیم

۳

هر گوهری که دل ز تعلق گرفته بود

در دامن کرشمهٔ دلجو گذاشتیم

۴

ما بر فریب چشم غزالانه باختیم

مجنون بازمانده به آهو گذاشتیم

۵

امروز در زیارت دار است امنیت

آن سر که بر سر زانو گذاشتیم

۶

یک باره کرد خوب-خرابی مزاج دل

دست از عمارت دل بدخو گذاشتیم

تصاویر و صوت

کلیات عرفی شیرازی ـ ج ۱ (غزلیات) بر اساس نسخه‌های ابوالقاسم سراجا اصفهانی و محمدصادق ناظم تبریزی به کوشش و تصحیح پرفسور محمدولی الحق انصاری - جمال الدین محمد عرفی شیرازی - تصویر ۹۰۷

نظرات