
عرفی
غزل شمارهٔ ۴۳۷
۱
حال ما بنگر که آهوی حرم گم کرده ایم
رهبر امید را در هر قدم گم کرده ایم
۲
میشود اسباب غم اسباب افزون، گرچه ما
مایهٔ افزایش اسباب غم گم کرده ایم
۳
چون ترنم های مرغان بهشتی نشنوم
ما که دور افتادهٔ باغ ارم گم کرده ایم
۴
طعنه کم تر زن حرم جویان ره گم کرده را
این ملامت بس که ما راه حرم گم کرده ایم
۵
پیر ما از بستن زنار لاف کفر زد
کز عبادت ما در دیر و حرم گم کرده ایم
نظرات