عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۴۵۲

۱

ما لذت فقریم، سخا را نشناسیم

ناسوری زخمیم، شفا را نشناسیم

۲

ما طایر قدسیم، سراسیمه در این دهر

کیفیت این آب و هوا را نشناسیم

۳

مهر لب ما بشکند آشوب بهاران

ما باغ ملولیم نوا را نشناسیم

۴

مستیم و نداریم دل عافیت اندیش

ما کشمکش روز جزا را نشناسیم

۵

در معرکهٔ ریب و ریا عمر به سر شد

زان چهره شناسیم وفا را نشناسیم

۶

در راه وفا کوشش و نازان سوی مستی

تا سر نرود جنبش پا را نشناسیم

۷

یک نالهٔ آشفته فروشیم به صد کام

آرایش بازار دعا را نشناسیم

تصاویر و صوت

نظرات