
عرفی
غزل شمارهٔ ۴۹
۱
تا کوکبه ی رحمت جاوید بلند است
بخت طلب و طالع امید بلند است
۲
آوازه ی رندی به جهان پست نگردد
تا زمزمه ی جام ز جمشید بلند است
۳
ما گلخنی یان بس که ز بد نامی راحت
از سایه نشینان گل بید بلند است
۴
چون شیونی یان همدمی ما نگرفتند
از محفل ما نغمه ی ناهید بلند است
۵
عرفی خبر از جلوه ی معشوق ندارد
با ذره بگویند که خورشید بلند است
نظرات