
عرفی
غزل شمارهٔ ۵۵۳
۱
ای عشق خوش تهیهٔ لذات کرده ای
طوطی سدره وقف خرابات کرده ای
۲
نازم به بازی تو که در عرصهٔ فریب
منصوبهٔ نچیدهٔ مرا مات کرده ای
۳
صوفی به گفته صیغهٔ توحید باطل است
یعنی که در معاملهٔ ذات کرده ای
۴
زاهد بیا که کفر تو ثابت کنم که تو
کفر مرا به دین خود اثبات کرده ای
۵
عرفی دگر به طور تمنا مرو، ببین
امشب چه ها به جان مناجات کرده ای
نظرات