
عرفی
غزل شمارهٔ ۵۵۷
۱
اگر آرایش از دکانچهٔ ناموس بستانی
سر آویل تذرو و حلهٔ طاووس بستانی
۲
نگیری هیچ اسباب ترنم، در ضرر افتد
همه هیهات برداری، همه افسوس بستانی
۳
چراغت از دل آتش پرستان گر شود روشن
در اندازی درآتش سبحه و ناقوس بستانی
۴
ادب از دست بگذاری و سودای وصال او
به لعلش جان دهی در آستانش، بوس بستانی
۵
هر آن سرمایهٔ مقصود نایاب تر، عرفی
نجویی گر دهندت قدر نامحسوس بستانی
تصاویر و صوت

نظرات