عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۶۵

۱

خاموشی من قفل نهان‌خانهٔ عشق است

افسانهٔ من گریهٔ مستانهٔ عشق است

۲

دیوانه دل من که درو فتنه زند جوش

گنجی است که آرایش ویرانهٔ عشق است

۳

شوریده شد از ناخن عشق این دل صد شاخ

این زلف پریشان شده از شانهٔ عشق است

۴

صد دشنه خورد عقل که خاری کشد از پای

این‌ها گل آن است که بیگانهٔ عشق است

۵

از منطق و حکمت نگشاید اثر شوق

این‌ها همه آرایش افسانهٔ عشق است

۶

هر شمع که در انجمن دهر برافروخت

گر آتش طور است که پروانهٔ عشق است

۷

عرفی دل افتاده‌ام از کعبه چه جویی

دیری است که او فرش صنم‌خانهٔ عشق است

تصاویر و صوت

کلیات عرفی شیرازی ـ ج ۱ (غزلیات) بر اساس نسخه‌های ابوالقاسم سراجا اصفهانی و محمدصادق ناظم تبریزی به کوشش و تصحیح پرفسور محمدولی الحق انصاری - جمال الدین محمد عرفی شیرازی - تصویر ۳۳۵

نظرات